سامانه شهدای دیار سربداران تعداد شهدای دیار سربداران 1995 نفر

خاطرات

با معرفت

با معرفت

محمد سربازان خراسانی را که در محل کارش خدمت می کردند را به منزل می آورد تا احساس دلتنگی نکنند و با روی خوش از آنان پذیرایی می کرد.

آشنایی خانواده با فرهنگ شهادت

آشنایی خانواده با فرهنگ شهادت

هر شب محمد نماز شب می خواند می گفت شما باید هر لحظه آمادگی شنیدن خبر شهادتم را داشته باشید و آن را بپذیرید. و با فرزندانش با زبان کودکانه جنگ را روایت می کرد. و فرهنگ شهادت را نشان شان می داد.

کمک به دیگران

کمک به دیگران

روز شهادت مصطفی چندین نفر که با آن ها هیچ گونه آشنایی نداشتم گریه می کردند . وقتی علت را پرسیدم گفتند شهید بار ها از ما سر می زد و به صورت نقدی و غیر نقدی به ما کمک می کرد.

شاخه درخت

شاخه درخت

شبی که محمد به جبهه رفت خواب دیدم بادی آمد و شاخه درخت حیاتمان را شکست. هراسان از خواب بیدار شدم و با خود گفتم محمدم شهید می شود.

آموزش نظامی

آموزش نظامی

علی محمد همیشه به ما توصیه می کرد که تفنگ هایتان را همیشه آماده و تمیز نگه دارید و سعی کنید فشنگ ها را بی جهت مصرف نکنید

عجله برای چیست

عجله برای چیست

بعد از آزادی خرمشهر که به مرخصی آمده بود هنگام درو کردن گندم ها ناگهان گفت من که از این گندم ها چیزی نمی خورم پس این همه عجله برای چیست؟

آخرین بار

آخرین بار

در آخرین مرخصی که آمده بود از شهادت صحبت می کرد و می گفت این بار خرین باری است که به مرخصی می آیم.

شیرم حلالت

شیرم حلالت

علی یک بار به من گفت مادر جان اگر شهید شدم برایم گریه نکن. شهادت من در راه هدف و اعتقادات است . به او گفتم شیرم حلالت پسرم . برو که حضرت علی اکبر(ع) پشت و پناهت باشد, ان شاءالله سالم و سلامت بر می گردی. اما او گفت مادر جان من این بار […]

نحوه شهادت

نحوه شهادت

علی نحوه شهادتش را مشخص کرده بود پسرم خوابیده بود که تیر به سرش اصابت می کند و به شهادت می رسد

خواب خون

خواب خون

یک روز علی به من گفت دیشب خواب دیدم که در میان خون هستم. به او گفتم خوابت اشتباه است خون کجا بوده ؟ این ها آب است.