سردار شهید حبیب الله رحیمی خواه(نوده)

شهید حبیب الله رحیمی خواه فرزند حسن در سال 1344 در شهر نوده انقلاب از توابع شهرستان خوشاب متولد شد. مادر او چندی قبل از تولدش به زیارت اباعبدالله الحسین(ع) به کربلا رفته بود. او قبر حبیب بن مظاهر را زیارت کرده و از خدا خواسته بود که اگر فرزندش پسر باشد نام او را حبیب الله بگذارد. دوران طفولیت و خردسالی را در کانون گرم خانواده گذراند. مدرک پنجم ابتدایی را از دبستان زادگاهش گرفت و به علت نبودن امکانات و دور بودن مدرسه راهنمایی از روستا موفق به ادامه تحصیل نشد. به قرآن علاقه عجیبی داشت و در برنامه های قرآنی شرکت فعالی می کرد و دیگران را برای فراگیری قرآن دعوت و تشویق می نمود. در اوقات فراغت بیشتر کتابهای مذهبی و کتابهای شهید مطهری را مطالعه می کرد. بیشتر اوقات خود را به قالیبافی می گذراند و در این زمینه تبحر کامل پیدا کرده بود. کتب قرآن و مفاتیح را همیشه به همراه داشت و در فرصتهای مختلف دعا می خواند. در کارهای دسته جمعی همیشه پیش قدم بود. کمتر عصبانی می شد. فردی متواضع، فروتن و مخلص بود. توکل بر خدا در کارها را به همه توصیه می کرد. با طبقه کارگر و مستضعف انس و الفت بیشتری داشت و درد و رنج آنها را به خوبی حس می کرد. اشتباهات دیگران را با شوخی و خنده به آنها گوشزد می کرد. از غیبت و دروغ دوری می جست. برای نماز شب اهمیت بسیاری قایل بود. علاقه زیادی به مراسم مذهبی و عبادی داشت. همیشه و در هر حال با وضو بود و ذکر خدا را فراموش نمی کرد و یاد خدا برای او در کارها گرمی بخش و باز کننده گره ها و مشکلات بود. حبیب الله در سال 1361 ازدواج کرد و هفت سال زندگی مشترک را در کنار همسرش به خوبی گذراندند. ثمره این ازدواج 3 فرزند بود. وی در سالهای اوج گیری حرکت های مردمی، همگام و همراه با امت اسلامی به فعالیت و مبارزه علیه رژیم طاغوت پرداخت. در راهپیمایی ها و تظاهرات فعالانه شرکت می کرد و در پخش اعلامیه های حضرت امام سعی بسیاری می نمود. او شبانه اعلامیه ها را جهت تکثیر به طور محرمانه به شهر سبزوار می برد و خود در روستاهای اطراف پخش می کرد. او بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در محافل سخنرانی و فعالیت های مذهبی حضور چشم گیری داشت. با آغاز جنگ، به عنوان یک بسیجی فریاد رهبر انقلاب امام خمینی کبیر را لبیک گفت و به جبهه شتافت. بعد از مدتی عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و کار خود را در سپاه در شهرستان بیرجند جهت مقابله با قاچاقچیان شروع کرد. سپس به جبهه رفت و در آنجا به عنوان بی سیم چی گردان در تیپ 21 امام رضا (ع) فعالیت کرد. لیاقت و شایستگی او سبب شد تا به عنوان مسئول مخابرات گردان انتخاب شود. او در عملیات های مختلف از جمله فتح المبین، بیت المقدس، رمضان، قادر، کربلای 5، خیبر و... را شرکت داشت. پس از کسب تجربه های ارزنده در جنگ به سمت معاون گردان جندالله از لشکر 5 نصر منصوب شد. ایشان در آخرین روزهای جنگ دست از تلاش های خستگی ناپذیر خود برنداشت و سرانجام پس از سال ها مجاهدت مخلصانه در تاریخ 1367/5/13 در منطقه شلمچه در حالی که برای شناسایی منطقه پیش می رفت، بر اثر اصابت ترکش به سر و دست چپش به فیض شهادت نائل آمد. پیکر پاک و مطهر ایشان پس از تشییع باشکوه، در زادگاهش به خاک سپرده شد.