شهید سیدمجیدرضا الداغی
شناسه شهید : 401135
نـام پـــدر : سیدحسین
تاریـخ تولد : 1338/1/1
اصالت : سبزوار - شهر سبزوار
سن : 22 سال
شغل : فراغت از تحصیل
مذهب : شیعه
تاهل : مجرد
تحصیلات : دیپلم
وضعیت در سازمان : سرباز
مسئولیت : پیاده
تاریخ شــهادت : 1360/4/27
مــحل شـهادت : محور آبادان - ماهشهر
محل تدفین : سبزوار - شهر سبزوار - صحن مقبره حاج ملاهادی سبزواری
شهید سیدمجیدرضا الداغی فرزند سیدحسین در تاریخ 1338/01/01 در شهرستان سبزوار در خانواده ای مذهبی و مرفح، با سطح فرهنگی بالا دیده به جهان گشود. (دو خواهر او پزشک و برادرش مهندس بودند.) در کودکی پدر خود را ازدست داد. تابستان خود را به یادگیری قرآن در مکتب خانه سپری می کرد. تحصیلات دوره راهنمایی را در مدرسه قاضی زاده و دوره متوسطه را در دبیرستان اسرار سپری نمود و موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته ریاضی فیزیک شد. در اوقات فراغت را به کشاورزی، گل کاری و کاشتن درخت مشغول بود. به ورزش به خصوص فوتبال بسیار علاقه مند بود. در نوجوانی آرزو داشت خلبان ارتش شود به همین سبب به رشته ریاضی روی آورد. در انجام فرائض دینی به خصوص نماز اول وقت و روزه بسیار دقیق بود. بسیار به دوستان و اطرافیانش کمک می کرد. نسبت به خانواده اش باگذشت بود و با آنها متواضعانه برخورد می کرد. با همه صمیمی و مهربان بود. کارهایش را خالصانه و برای رضای خدا انجام می داد. خوش اخلاق، قانع و دلسوز بود. با آنکه در رفاه برزرگ شده بود اما هیچ گاه از شرایط سخت جبهه شکایت نکرد. به امام(ره) و انقلاب عشق می ورزید و ولایت پذیر بود. عکس ها و نوارهای حضرت امام(ره) را بین مردم توزیع می کرد. در دوران نوجوانی با اوج گیری انقلاب، به مبارزه علیه رژیم پهلوی پرداخت. در تظاهرات و راهپیمایی ها حضور فعالی داشت. با شروع جنگ تحمیلی، برای گذراندن خدمت سربازی از طریق ژاندارمری راهی جبهه های حق علیه باطل شد. ابتدا برای گذراندن دوره آموزشی، به بجنورد اعزام شد و از اولین رزمندگان داوطلبی بود که در مهر 1359، 25 روز بعد از شروع جنگ به خونین شهر رسید. (برادر محترم شهید می گوید:«اومی توانست به منطقه جنگی نرود من پولی را به شخصی پیشنهاد کردم که با ایشان جابجایی انجام دهد که آن شخص نیز قبول کرد.ولی سید مجید رضا در جواب گفت من راضی نیستم به خاطر جان خودم جان دیگری را به خطر بیندازم واین پیشنهاد را اینطوری رد کرد». سید مجید رضا در نامه ای به خواهرش که در آمریکادر رشته پزشکی تحصیل می کرد چنین می نویسد:((خواهرم جبهه اسلام به شما وامثال شما نیاز دارد چرا در آمریکا مانده ای )) ) ایشان در دفاع از خرمشهر، شکست حصر آبادان و باز پس گیری سوسنگرد شرکت داشت و حماسه ها آفرید. مسئولیتش در جبهه آرپی چی زن بود. دو بار مجروح شد و سرانجام در تاریخ 1360/04/27 مصادف با هیجدهم ماه رمضان مصادف با شب احیا نوزدهم در حالیکه آب و غذا برای همسنگرانش و برادران روزه دار خود می برد در جاده آبادان ماهشهر خمپاره به ماشین حامل آنها اصابت کرد و بر اثر ترکش هایی که به پشت، پهلو و پاهایش اصابت می کند به فیض عظیم شهادت نایل می گرددو پیکر مطهر ایشان پس از تشیع با شکوه در صحن مقبره حاج ملا هادی سبزواری به خاک سپرده شد.