سامانه شهدای دیار سربداران تعداد شهدای دیار سربداران 2002 نفر

شهید مهدی استیری

شناسه شهید : 401062

نـام پـــدر : محمدتقی

تاریـخ تولد : 1345/9/15

اصالت : سبزوار - روستای استیر

سن : 16 سال

شغل : فراغت از تحصیل

مذهب : شیعه

تاهل : مجرد

تحصیلات : اول دبیرستان

وضعیت در سازمان : بسیجی

مسئولیت : رزمنده

تاریخ شــهادت : 1361/9/8

مــحل شـهادت : سومار

عملیات منجر به شهادت : پدافندی

محل تدفین : سبزوار - روستای استیر - گلزار مطهر شهدا

پرینت مشخصات شهید

شهید مهدی استیری فرزند محمدتقی در سال 1345 در شهر گرگان چشم به جهان گشود. قرآن خواندن را از پدر و مادر آموخت و تحصیلات خود را در کلاس اول و دوم ابتدایی در شهر گرگان گذراند. او که اصالتا سبزواری و اهل روستای استیر بود. بعد از مدتی به همراه خانواده به شهر سبزوار آمدند و ادامه تحصیلات دوره ابتدای خود را در مدرسه غفوری گذراند و تحصیلات دوره راهنمایی را همزمان با اوج گرفتن انقلاب اسلامی در مدرسه داورزنی سپری کرد. مهدی در تظاهرات و راهپیمایی ها علیه رژیم منحوس پهلوی حضوری فعال داشت. پدر شهید می گوید ((مهدی درس خیلی خوبی داشت و اولین اعلامیه یا نواری ای که در سبزوار بدست می آورد. با خواهر بزرگش پخش میکرد.))
ایشان تحصیلات خود را در رشته ادبیات و علوم انسانی در دبیرستان فقیه سبزواری و شهید ایوب محمودی با نمرات عالی به پایان رسانید و با اوج گیری انقلاب اسلامی و به پیروزی رسیدن انقلاب به فعالیت در انجمن اسلامی مدرسه پرداخت. تا بتواند از این سنگر کمکی به تداوم انقلاب بنماید و پس از فرمان امام مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی وارد بسیج شد. بسیار فعال بود و از اذان صبح شروع به کار می نمود. ایشان به فرایض و احکام دینی توجه خاصی داشت و به نماز اول وقت و قرائت قرآن اهمیت زیادی می داد. بچه ها را تشویق به نماز جماعت میکرد. اوقات فراغت خود را در کتابخانه و مسجد یا پایگاه بسیج می گذراند. او احترام خاصی برای پدر مادرش قائل می شد. بلند با ایشان حرف نمیزد، زودتر سلام می کرد، اگر کاری داشتند اطاعت می کرد، به صله رحم اهمیت می داد و کودکان را خیلی خیلی دوست می داشت. از غیبت خوشش نمی آمد با کسی هم که برای کسی بد میگفت برخورد میکرد. می گفت(( باید بری حرفت رو رو در رویش بزنی .)) به ائمه اطهار و اهل بیت عشق می ورزید و در مجالس روضه خوانی و دعای توسل و کمیل و...حضور می یافت در هیئت های عزاداری به فعالیت فرهنگی و دینی مشغول بود. و با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به سمت جبهه ها شتافت. ودر جبهه غرب آرپیچی زن گردان عبدالله از لشگر 5 نصر بود و در عملیات رمضان شرکت کرد او همزمان در پشت جبهه با منافقین در نبرد بود. پس از اولین بار که به جبهه رفت به عنوان مسئول یکی از نواحی شش گانه بسیج شهری انتخاب شد. او که آرزویش شهادت بود. برای دومین بار با آنکه در پشت جبهه به او نیاز بود به جنگ با بعثی ها شتافت. این بار در جریان عملیات پدافندی در منطقه سومار در تاریخ 1361/9/8 بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سر به فیض شهادت نایل آمد. پیکر مطهر شهید پس از تشیع با شکوهی در گلزار شهدای روستای استیر به خاک سپرده شد.

اطلاعات مندرج برگرفته از اسناد و مدارک موجود در پرونده شهدا می باشد. لذا در صورت مغایرت و یا جهت تکمیل تر شدن اطلاعات آن، چنانچه عکس، نوشته، خاطره، اسناد تولد و شهادت و ... دارید از طریق این لینک می توانید اطلاعات خود را ارسال کنید.